«مرتضی شعبانی» کارگردان پیشکسوت و توانمند سینمای مستند همزمان با فرارسیدن چهل و پنجمین سالروز هفته دفاع مقدس و ناظر به «جنگ تحمیلی دوازده روزه» در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس ضمن بیان اهمیت مستند بحران، با انتقاد از عدم ساز و کار مناسب در زمینه مجوز دهی به مستندسازان، طی جنگ دوازده روزه اظهار داشت: در حالی که سازمان ها نهادهای امنیتی مسئول صدور مجوز برای فیلمها و مستندها هستند، روند صدور این مجوزها زمانبر و پراکنده است. وقتی فیلمی ضبط میشود، ارائه آن به نهاد مربوطه و انتظار برای دریافت مجوز، عملاً کارآمدی لازم را ندارد؛ بهویژه زمانی که دشمن در فضای مجازی و واقعی به سرعت عملیات روانی انجام میدهد و فیلمها را منتشر میکند.
وی افزود: تا امروز هیچ مرکز واحدی برای صدور مجوزها وجود نداشته و ارگانهای مختلف جداگانه مسئولیت این کار را بر عهده دارند. حتی گاهی مجوزهای صادرشده توسط یک سازمان، توسط سازمان دیگر لغو میشود. این وضعیت در زمان بحران یا جنگ میتواند بحرانیتر باشد، زیرا نهادهای نظارتی درگیر امور دیگر هستند و دسترسی به آنها دشوار میشود.
تهیه کننده مستندهای «قلب عقیق» و «زنانی با گوشواره های باروتی» تصریح نمود: لازم است اکنون در شرایطی که نه جنگ است و نه صلح کامل یک سازماندهی مشخص برای مستندسازان و فیلمبرداران بحران ایجاد شود. این نهاد میتواند افراد و تیمها را شناسایی، ساماندهی و کارت مجوز صادر کند، تا در روزهای بحرانی فرآیند ثبت و استفاده از مجوزها سریع و هماهنگ باشد.
وی متذکر شد: این ساختار میتواند مشابه ستاد تبلیغات جنگ در دوران دفاع مقدس باشد؛ ستادی که خبرنگاران را جمعآوری و به جبههها اعزام میکرد تا با پوشش مستند، اطلاعرسانی دقیق و منسجم انجام شود. امروز نیز وجود یک سازمان واحد با تأیید همه نهادهای امنیتی ضروری است تا از تداخل، لغو مجوزها و غافلگیری در زمان بحران جلوگیری شود.
این مستندساز پیشکسوت افزود: شما هیچ وقت فکر نمیکردید که مثلاً شب اول جنگ فرماندههامان را از دست بدهیم. وقتی چنین غافلگیریای رخ میدهد، طبیعی است که خیلی از سازمانها نتوانند وظیفهشان را درست انجام دهند.
شعبانی با انتقاد از عملکرد مسئولان و با اشاره به ادبیات ناقص ایشان در مواجهه با مستندسازان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به این موضوع اشاره کرد که وقتی میگویید مستند به صلاح نیست، کی به صلاح است! بعد از جنگ که آثارش تمام شده است؟ و در ادامه تصریح نمود: اگر نتوانیم تصویر درستی از آن لحظه ثبت کنیم، بعداً مجبور میشویم فقط گزارش شفاهی یا رادیویی ارائه دهیم. آیا تأثیرش به اندازه مستند واقعی است! قطعاً نیست!
وی تاکید کرد: به موقع رسیدن، اقدام کردن و منتشر کردن اهمیت دارد. رزمندگان حماس تانکها را شکار میکنند، بچههایشان فیلم میگیرند، چهره رزمنده را میپوشانند و فیلم را به موقع منتشر میکنند. اما آسیبهایی که مردم میبینند، آیا همانطور ممیزی میشود؟ نه؛ آن سانسور بیشتر از سوی خود نیروهای نظامی است.
شعبانی بیان کرد: نهادهای فرهنگی ما دچار خود سانسوری هستند. از طرفی کسانی که باید مجوز بدهند، نمیدانند چه کار کنند. هیچ دستورالعمل واحدی وجود ندارد که مشخص کند برای مستندسازی در زمان بحران یا جنگ چه باید کرد. میتوان یک قانون یا دستورالعمل داشت که برای مستندساز مشخص کند چه کاری انجام دهد و چه کاری ندهد.
وی افزود: بسیاری از فیلمهای موبایلی که از سرزمینهای اشغالی منتشر شد، نشان میدهد مردم با موبایل صحنهها را ثبت و ارسال کردند. اگر این تصاویر ارسال نمیشد، چگونه میتوانستیم گزارش واقعی ارائه کنیم و نشان دهیم چه اتفاقی رخ داده است؟
او ادامه داد: این فیلمها اهمیت زیادی دارند؛ مثلاً وقتی موشکی به میدان تجریش اصابت کرده، اگر فیلم موجود نباشد، اطلاعرسانی دقیق ممکن نیست. یا در جادههای فرعی اصفهان، وقتی پهپاد اسرائیلی ماشینی را هدف میگیرد و زنان و کودکان کشته میشوند، ثبت و انتشار فیلم مؤثر است.
«مرتضی شعبانی» در پایان گفت و گو خاطرنشان ساخت: البته در هنگام فیلمبرداری باید ملاحظات امنیتی رعایت شود رزمنده باید در تصویر پنهان باشد، مکان دقیق مبهم شود و دوربین GPS نداشته باشد. با تمهیدات مناسب میتوان مسائل امنیتی را مدیریت کرد و همزمان اطلاعرسانی دقیق انجام داد.
ارسال نظر